در روزگار گذر از دولت دوازدهم به دولت سیزدهم آنچه بیش از همه در مقوله ورزش عیان است، نبود اعتقاد راسخ به جایگاه این پدیده اجتماعی در پیشبرد اهداف عالی جامعه و سلامت مردم در دولتهای قبل است. در واقع آنچه در تمام این سالها دیدیم نگاهی سطحی و ابزاری به ورزش در سطح کلان تصمیم سازیها و اجرا بوده است. حالا که دولت آقای رئیسی در حال برنامه ریزی برای سالهای پیش رو است، شاید لازم باشد در بحث ورزش نگاهی نو در انداخته شود و ضمن شستن چشمها، چشم اندازی جدید برای این مقوله اجتماعی فراگیر و جذاب ترسیم شود. برای شروع کافی است نگاهی به بودجههای در نظر گرفته شده برای ورزش در سالهای پیش انداخته شود و آن را با بودجه در نظر گرفته شده در کشورهای همسایه مقایسه کرد. مثلاً در ترکیه بودجه ورزش در سال ۲۰۱۶ چهار برابر وزارت فرهنگ و حتی وزارت اطلاعات این کشور بود. در کشورهای حوزه خلیج فارس علاوه بر در نظر گرفتن بودجههای نجومی به ورزش به عنوان منابع اصلی توسعه پایدار و دیپلماسی خارجی برای ارتباط و نفوذ در جوامع بینالمللی نگریسته میشود. اما در کشور ما با این حجم از استعداد و ظرفیت در بهترین حالت، کل بودجه ورزش در سال ۱۴۰۰، حدود یکهزارو۵۰۰ میلیارد تومان است که در مقایسه ارزی با دیگر کشورها بسیار جای تأمل دارد. از دیگر سوی در بحث مدیریتهای کلان ورزشی در تمام این سالها بیش از اینکه بر پایه مباحث علمی و روز دنیا برنامهریزیها و انتخابات و انتصابات انجام شود، در بر پاشنه نگاههای سیاسی و حزبی چرخیده و خیلی زمانها بر پایه همین تفکرات جناحی از تخصص و تعهد چشمپوشی شده و مدیرانی در رأس امور ورزش قرار گرفتهاند که فاقد تبحر و حتی آشنایی دقیق با امور ورزشی در سطح کلان بوده اند. این در حالی است که بسیاری از مدیران با تجربه ورزشی ما هم گاهی با قرار گرفتن در این اتمسفر سیاسی پیش از پیشبرد اهداف ورزشی کشور به منافع شخصی توجه بیشتری کرده و برای پستهای بعدی و بهتر از جایگاه خود بیشتر استفاده سیاسی و اقتصادی کرده و اصل ورزش را به بوته فراموشی سپرده اند.
تأسف بار اینکه در این سالها بارها شاهد آن بوده ایم که به دلیل نبود نگاه راهبردی و بلندمدت به ورزش همین مدیران در رأس فدراسیونها و ادارات کل ورزش و حتی هیئتهای ورزشی در شهرستانها به جای خدمت، برای حفظ صندلی خود با هر لابی و امتیازدهی و با افتادن در دام حاشیهها و انحراف از نگاههای بلندمدت مدیریتی، با به جای گذاشتن ویرانه ای، پست خود را به مدیر بعدی داده اند.
همین نگاههای سطحی سبب شده با وجود تأکیدات رهبر معظم انقلاب در مورد ورزش همگانی در این مقوله مهم وضعیت خوبی نداشته باشیم و با بی توجهی به ورزش شهروندی و ورزش بانوان حتی در مورد ورزش قهرمانی هم دچار ضعفهای فاحشی باشیم. عدم برنامه ریزی دقیق و اصولی در بعد ورزش همگانی سبب اختلال در کشف استعدادها شده و با تمام سرمایهگذاریها و شعارهایی که در این بخش داده شده، شاهد این هستیم یک سیستم و فرایند علمی برای شناسایی و تربیت استعدادها و حتی حفظ نخبههای ورزشی در بدنه وزارت ورزش وجود ندارد، و در اندک تلاشها نیز، بدون توجه به بحثهای اصولی مرتبط با فیزیولوژی، روانشناسی و دیگر شاخصهای مهم استعدادیابی ورزشی راه را به بیراهه رفته و موجب هدررفت زمان و سرمایهها شده است. این بی راهه سبب شده تا با درگیری ورزش قهرمانی به مقوله سکه و کسب سکو و نتیجه گیریهای مقطعی از اخلاق که همانا هدف عالی ورزش و هویت سازی اجتماعی و غرور ملی است، دورتر شویم و نه در ورزش همگانی و نه در ورزش قهرمانی به سرمنزل مقصود نرسیم.
با تمام این تفاسیر آنچه در برهه کنونی باید مورد توجه آقای رئیسجمهور و وزیر آینده ورزش و جوانان باشد، گسترش نگاه حکمرانی و حمایتی وزارت در نهادهای زیر دستی و جوامع ورزشی بین المللی است. به بیان دیگر امروز نیازمند نگاه مثبت و مجدانه رئیس جمهور به ورزش به عنوان یک پدیده مهم اجتماعی و اثرگذار بر سلامت و نشاط جامعه و همچنین بینش عمیق وزیر و معاونان وی نسبت به مسائل روز جامعه ورزش، نسبت به قبل هستیم. در همین راستا درگیر شدن وزارت به بحثهای حاشیه سازی چون استقلال و پرسپولیس و باشگاهها، سبب شده کرسیهای اثربخش جهانی زیادی را در ورزش از دست بدهیم و ضریب نفوذ ما در ورزش دنیا به کمترین حد خود برسد. همین هست که امروز شاهد جفاهای زیادی به قهرمانان ما در سطح جهانی و محروم شدن کشورمان از میزبانیهای ساده بین المللی هستیم. وزارت ورزش در دور جدید فعالیت خود باید و حتماً در دنیای ورزش به دنبال قدرتسازی با کمک دیپلماسی ورزشی و ارتباط مؤثر با وزارت خارجه برای تعامل با نهادهای خارجی برای دفاع از حقوق ورزشی کشور باشد.
در بحث قهرمانی هم دولت جدید باید نگاه صددرصدی به ورزش همگانی داشته باشد و علاوه بر اینکه بخش زیادی از بودجه را به این مقوله اختصاص دهد، ورزش را به دل خانوادهها برده و با فرهنگسازی و کمک گرفتن از رسانهها، بستری را فراهم سازد تا تمام آحاد جامعه درگیر ورزش شود تا علاوه بر سلامتی و شادابی مردم بتوان قهرمانانی را از دل همین طرحها شناسایی نمود. این البته عزم شخص رئیس جمهور را میطلبد تا با تشکیل شورای عالی ورزش به ریاست خودش و حضور معاونان، نخبگان، پیشکسوتان، استادان دانشگاه و حتی روزنامه نگاران با سابقه، شاهد تغییر کلی نگرشها به ورزش و تصمیم گیریهای علمی با پشتوانه فنی باشیم. در یک نگاه کلی رئیسجمهور جدید در فضای کنونی جهان باید به ورزش به عنوان قدرت نرم در توسعه سلامت و شادابی کشور و نفوذ بینالمللی نگاه خاص داشته باشد تا بتواند با اتکا به نیرو و سرمایه انسانی توسعه یافته، اهداف عالی دولت در زمینه ورزش را بهتر و سریعتر پیش ببرد.
نظر شما